Saturday 15 December 2012

حکایت بهلول و شکستن گردو

حکایت بهلول و شکستن گردو


فردی چند گردو به بهلول داد و گفت: بشکن و بخور و برای من دعا کن

بهلول گردوها را شکست ولی دعا نکرد.

آن مرد گفت: گردوها را می خوری نوش جان ولی من صدای دعای تو را نشنیدم

بهلول گفت: مطمئن باش اگر در راه خدا داده ای خدا خودش صدای شکستن گردوها را شنیده ا

پاپيون

همه به پاپيون نياز دارن

شما يه پاپيون نمي خواي ؟

www.popyoon.com